یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
رمضانی هامبورگ

قرآن جامعه‌ای را سعادتمند می‌داند که افراد آن جامعه افزون بر تعهدات و الزامات حقوقی و فقهی باید به تعهدات و الزامات اخلاقی نیز پایبند باشند.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین رمضانی در نماز جمعه این هفته هامبورگ که حضور پر شور مسلمانان از ملیتهای مختلف برگزار شد، به ادامه سلسله مباحث خود با عنوان اسلام و شریعت ( ارتباط میان احکام فقهی و اخلاقی ) پرداخت و اظهار داشت:

یکی از مسائلی که در دین اسلام مورد تأکید واقع شده است، التزام عملی به احکام فقهی و توجّه به امر و نهی الهی است؛ زیرا برای شکوفا کردن استعداد ها و ظرفیت‌ های وجودی  انسان جهت رسیدن به کمال مطلوب، چاره ‌ای جز پذیرش احکام الهی نیست.

همچنین باید به احکام اخلاقی هم ملتزم شد. زیرا احکام فقهی و حقوقی با احکام اخلاقی رابطه‌ای تنگاتنگ دارند. به تعبیر دیگر هر کدام از آن احکام بر یکدیگر تأثیر گذارند؛ مثلاً روزه یکی از احکام قطعی و ضروری اسلام است و همه مذاهب اسلامی آن را به عنوان ضروری دینی پذیرفته اند. چنانکه در روایت آمده روزه از پایه‌ های دین به شمار می‌رود.[1] این حکم الهی آثار زیادی در بعد فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی دارد. یکی از آثاری که در قرآن برای آن ذکر شده، ایجاد تقوی الهی است:

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون‏».[2]

در این آیه تصریح شده که میان روزه و تقوی ارتباطی وثیق وجود دارد؛ به این معنا که مؤمن روزه دار با انجام این فریضه الهی، خود را به تقوی نزدیک می‌سازد. چه اینکه تقوی هم زمینه بهره‌گیری بیشتر از آداب و اسرار این واجب الهی را برای انسان فراهم می‌سازد. در آیات دیگر به رابطه روزه و شکر و یا روزه و فلاح و رستگاری اشاره شده که هر کدام بیانگر این واقعیت است که میان آنها رابطه‌ای عمیق و تنگاتنگ وجود دارد.

 از روابط میان احکام شرعی و اخلاقی این حقیقت به دست می‌آید که اولاً این دو در تاثیر و تاثر متقابل قرار دارند و با یکدیگر مرتبطند. ثانیاً در هر دو نوعی الزام و التزام وجود دارد.  در نتیجه این دو در سعادت و کمال آدمیان نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

در یک بیان کلی می­توان گفت که قرآن بر اساس مصالح و مفاسد افعال و نتایج موثر آنها در تعالی و تکامل شخصیت انسان، احکام فقهی را تشریع نموده و آنها را الزامی کرده و نتیجه آن را نیز شکل گیری امری اخلاقی دانسته است. همچنین می‌توان بر این ادعا پافشاری نمود که بسیاری از امور اخلاقی جزء اهداف فقهی ‌اند. دقت در بسیاری از آیات قرآن کریم این باور را مورد تاکید قرار می‌دهد، مانند آیه 2 سوره مبارکه مائده که می‌فرماید: « وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقاب‏». در این آیات میان گزاره‌های اخلاقی و فقهی تفکیک و جدایی وجود ندارد مانند آیه « إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُون‏»[3] همانطور که دقت می‌شود در این آیه، عدل و احسان در یک ردیف قرار گرفته و خدای متعال به هر دو امر می‌کند.

تأثیر نماز در ایجاد ارزشهای اخلاقی

در این جا مناسب است به ارتباط عمیق میان نماز و بسیاری از امور اخلاقی اشاره نمود، با این مقدمه که نماز دارای احکام و آداب و اسراری است که هر کدام دارای مسائل و مباحث فراوان است.[4] اما وقتی به آثار نماز توجه می‌شود این مهم به دست می‌آید که نماز نقش بسیار مهمی در تربیت روح انسان بر جای می‌گذارد و انسان را به قرب الهی نزدیک می‌سازد.  از رذائل اخلاقی مانند کبر، حسد دوری می‌نماید. حضور قلب انسان را افزایش می‌دهد و آدمی را از وسوسه‌های شیطانی نجات می‌دهد. خضوع و خشوع را در انسان تقویت می‌کند و او را به عروج روحی و معنوی می‌رساند. همه این آثار در آیات و روایات آمده و از مجموعه این آثار این مهم به دست می‌آید که نماز به عنوان یک فریضه مهم الهی برای رشد و آراسته شدن به فضائل و دوری و پیراسته شدن از رذائل نقش مهمی را ایفا می‌نماید.

بلکه می‌توان ادعا کرد که اخلاق و ارزشهای دینی چنان در فرهنگ سازی و آشتی میان جامعه و اصلاح روابط آنها تاثیرگذار است که زمینه را برای اجرای صحیح تکالیف شرعی و قانونی اعم از عبادات و معاملات و احکام و قوانین مدنی و اجتماعی فراهم می‌آورد. در حقیقت جامعه بدون اخلاق از هویت فردی و اجتماعی انسانی فاصله می‌گیرد و هیچگاه نمی‌تواند مسئولیت‌های خود را به نحو صحیح بشناسد و به آن پای‌بند گردد.  لذا قرآن همانطور که یک مسلمان را به واجبات و محرمات ملزم می‌دارد و فاصله گرفتن از آن را باعث محرومیت از سعادت و خوشبختی می‌شمارد، نسبت به اخلاق هم اینگونه حکم می‌کند و الزام به قوانین اخلاقی را مانند احکام فقهی و حقوقی مورد تاکید قرار می‌دهد تا جامعه بشری در مسیر سعادت به شکل شایسته حرکت کند و خود را به کمال مطلوب برساند.

 البته اگر بسیاری از اخلاقیات قابل پی گیری حقوقی نیستند، به این دلیل نیست که انسان در برابر آنها مسئولیت و تعهدی ندارد؛ بلکه به این جهت است که مسائل روحی فراتر از حوزه تکالیف اجتماعی و حقوقی است و لذا قرآن جامعه‌ای را سعادتمند می‌داند که  افراد آن جامعه افزون بر تعهدات و الزامات حقوقی و فقهی باید به تعهدات و الزامات اخلاقی نیز پایبند باشند. از این رو باید بر هر دو نوع احکام اهتمام ورزید تا به فلاح و رستگاری رسید و به همین جهت است که در قرآن آمده است: « هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبين‏».[5]

و در حقیقت رسالت پیامبر اکرم(ص) را جمع میان این دو نوع احکام می‌دانند هم تعلیم کتاب و حکمت و هم تزکیه و تهذیب و با این تهذیب است که انسان به فلاح و رستگاری می‌رسد: « قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها».[6] چه اینکه اطاعت از همة احکام حقوقی و فقهی که خدا و رسول او صادر می­کنند، موجب سعادت و رستگاری انسانها خواهد گردید: « مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيما».[7]

 

 

 



[1] . اشاره به حدیث شریفی از امام باقر(ع) است که فرمود: « بُنِيَ‏ الْإِسْلَامُ‏ عَلَى‏ خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَة». الكافي ج:‏2، ص: 18

[2]. بقره(2)؛ آیه: 183

[3] . نحل(16)؛ آیه: 90

[4] . در خصوص احکام نماز به توضیح المسائل مراجع تقلید مراجعه شود و در خصوص آداب نماز و اسرار نماز به دو کتاب ارزشمند حضرت امام خمینی(ره) (آداب الصلوة و اسرار الصلواة) مراجعه شود.

[5] . جمعه(62)؛ آیه: 12

[6] . شمس(91)؛ آیه: 9

[7] . احزاب(33)؛ آیه: 71

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha